سیر تاریخی شیطان پرستى
قدرت پلید و مرموز شیطان همواره از آغاز زندگی بشر توهم زا وترس آفرین بوده است و برخی از انسانهای ابتدایی برای آسودگی از شر او به تکریم و تقدیسش میپرداختند، تا به امروزکه در مدلهای نوین و در قالب آئینهایی با ایدئولوژی خاص سر برآورده و به اسم شیطان پرستی در دنیا مطرح شده است.
سیر پیدایش شیطان پرستی از آغاز تا کنون را در سه مرحله و عنوان کلی بدوى، قدیمی و مدرن میتوان نام برد که که پیرامون آنها مطالبی عنوان خواهیم کرد .
شیطان پرستی بدوى
میتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.در زمانهای قدیم انسانها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم میشدند و سجده میکردند.
ادیان باستانی شر را شریک در جهان ایزدی میپنداشتند، به طوری که در میان اقوام اولیه بینالنهرین این دواصل ( خدا و شیطان) به یکدیگر پیوستهاند، سیت خدای ویرانگر مصر برادر اوزیریس نیکوکار بود، در ایران باستان نیز اعتقاد بر این بود که علت وجود اهریمن تیرگی و پیدایش لحظهای شک و تردید در اندیشه اورمزد خدای روشنایی بوده است.[1]
شیطان پرستی قدیمی
شیطان پرستی قدیمی مربوط به قرون وسطا و دوران تفتیش عقاید مذهبی کلیسا میشود. شیطانپرستان این دوره مخالف با مسیحیت و کلیسا بوده و در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام میدادند.
آنها شیطان را موجودی با هویت خارجی میدانستند.اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک مراسم آنهابوده است. آنها به جهنم اعتقادی نداشتند و میگفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی میکنیم. لذا بدترین گناهان را در مراسم خود انجام میدادند.
ازجمله گرایشهای شیطان پرستی در قرون وسطی شیطان پرستی گوتیک بود که نوعی از شر پرستی بود، میل برگشت به تاریکی در این فرقه بارز است آنها به اعمالی از قبیل خوردن نوزادان، تجاوزات جنسى، قربانی کردن دختران متهم بودند.
امروزه نیزدر موسیقی شیطان پرستی متال سبکی به نام گوتیک وجود دارد اینها نیزدر هنگام اجرای برنامه، اعمال غیر اخلاقی مختلفی را مرتکب میشوند.
نقاشی از شیطان از قرن دوازدهم موجود است که در حال اقامه دعوا و دادخواهی در دادگاه عدالت است که او بشریت و عیسی را متهم کرده است.[2]
شیطان پرستی مدرن
شیطانگرایی مدرن در انگلستان و از نیمه دوم قرن شانزدهم آغاز شد. رکن اصلی این نوع شیطان پرستی تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خود پرستی است از این دیدگاه خدایی جز خود انسان وجود ندارد.
شیطان پرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. بلکه شیطان را در طبیعت و وجود هر انسانی میداند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت است.
آنان اعتقاد به استفاده از لذت جنسی در حد اعلای آن دارند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است به دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را کامل میکند. عمدهترین اعتقادات شیطانپرستان از این قرار است:
خدایی دراین نوع شیطان پرستی نیست و جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
مبنای این گرایش شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعی اساطیری است که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا وسیله شیطان شناخته میشوند. خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشأت گرفتهاند، انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بینالنهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی اقتباس کرده اند.[3]
شیطان پرستی لاوایی ( فلسفی)
این شاخه از شیطان پرستی که امروزه مشهورترین و رایج ترین فرقه شیطان پرستی مدرن است، با چهرة «آنتوان لاوی» شناخته میشود. او با نوشتن انجیل شیطانی در سال 1965و تأسیس کلیسای شیطان در سال1966 خود را پاپ کلیسای شیطان معرفی کرد.
شیطان پرستی فلسفی معتقد است که موجودی به نام شیطان وجود عینی ندارد و شیطان تنها نماد امیال، آرزوها و لذتطلبی انسان است. در نظر شیطان پرستان فلسفى، محور و مرکزیت عالم هستى، خود انسان است،
بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است.
شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده، شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند.
در نظر شیطان پرستان فلسفى، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبس میشمارند و به آن به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند.
جریان دیگر شیطان پرستی مدرن
امروزه علاوه بر شیطانگرایی لاوایی یا سِیتنیسم( Satenism)، جریان دیگری به نام سِتیانس (Setians)وجود دارد.
مایکل آکینو در آغاز کار دوست و همکار آنتوان لاوی بود که در پی اختلاف عقیده با لاوی از او جدا شد و معبد ست را در سال 1975 در سانفرانسیسکو تاسیس کرد. و جریان ستیانیست(Setians) را به راه انداخت.
معبد سِت یکی از مشهورترین و مخفی ترین سازمانهای شیطان پرستی است و تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است.
این جنبش امروزه در ابعاد وسیعی به ویژه در عرصههای فرهنگی مثل نشر کتاب و نشریات و سینما فعالیت میکند.
بارزترین تفاوت میان کلیسای شیطان و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است. به نظرمعتقدین به کلیسای شیطان، موجودی به نام شیطان وجود عینی ندارد و شیطان تنها نماد امیال، آرزوها و لذتطلبی انسان است.در حالی که پیروان معبد سِت معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن پادشاه تاریکی میگویند.آنها او را سِت، پادشاه حقیقی تاریکی مینامند.
البته جریان ستیانیست علاوه بر ایجاد معبد در مقابل کلیسای شیطانی،کتاب اختصاصی دیگری با همان عنوان انجیل شیطانی درتقابل با گروه رقیب تدوین نموده اند.
سِیتِ نامی است مأخوذ از انجیل به عنوان پادشاه تاریکى؛ ولی سِت (Set) نام یکی از خدایان مصر و نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.[4]
شیطان پرستی بومی
شیطان پرستی رایج و وارداتی غیر از شیطان پرستی بومی ساکن در مناطق کردنشین عراق و ایران است، این فرقه که یزیدیه نیز نام دارد، پیشینه آن به پیش از ورود اسلام به ایران باز میگردد، و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته است و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. مورخین تأثیراتی از دین یهود و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمردهاند.
موسس و در واقع مجدد آن پس از ورود دین اسلام، «عدی ابن مسافر » است. یزیدیها او را به عنوان مرشد خود میپذیرند و با راهنماییهای او تا حد زیادی از عقاید گذشتگان خود پیش از اسلام بیگانه میشوند. مقبره او در نزدیکی اربیل عراق واقع است.
آنها معتقدند خدا نخستین موجودی را که خلق کرد، شیطان یا همان ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس به شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند.و آنکه راه نیک و بد را به انسان نشان میدهد همانا ملک طاووس است.ملک طاووس اهریمن نیست، و از ارکان آفرینش به شمار میرود.
یزیدیها شیطان را به عنوان معارض و خصم الله متعال نمیپرستند، بلکه شیطان را ملکی میدانند که هرچند سبب طغیان و سپس مغضوب درگاه الهی شد، شورشی که بر حق و از روی حکمت الله میدانند ولی او به جهنم افتاد، 7000 سال در آنجا بگریست چندانکه هفت کوزه از اشک دیدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گردید.
آنها به تناسخ ارواح عقیده دارند،به عقیده آنها ارواح دو قسمند:
اول شریره که در حیوانات بد جنس حلول میکنند و همیشه در عذابند.
دوم ارواح پاک که در فضا پرواز مینمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
آنان معتقدند که روزه سه روز است و مسلمانان اشتباها سی روز را روزه میگیرند. برای آنها خوردن گوشت خروس حرام است زیرا ملک طاووس به شکل خروس است. آنان همچنین کاهو نمیخورند وآن را بدترین خوردنی میدانند، چون شیخ عدی آن را حرام کرده است. همچنین تراشیدن سبیل را حرام میدانند. یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاووس ملک است. نام شیطان یعنی ملک طاووس جایز نیست برده شود، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمة شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت را هم نباید بر زبان بیاورند.[5]
پینوشتها:
[1] . ر.ک: تاریخ جادوگری، ایرج گلسرخی،ص333-341
[2] . همان،ص342
[3] . ر.ک: قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ویژه نامه روز نامه ی جام جم با عنوان کژ راهه.
[4] . مباحث مربوط به شیطان پرستی لاوایی در معدود آثار موجود اشاره شده است، به ویژه رجوع شود به : مقاله جامعه شناسی شیطان پرستی، مریم سعادتی، نشریه اینترنتی جامعه شناسی ایران.
[5] . ر.ک: یزیدیان یا شیطان پرستان،محمد التونجی،ترجمه احسان مقدس،تهران، عطایی.
پدیدآورنده: مسلم محمدى (توجه داشته باشید این مطلب طی چند بخش مجزا در سایت قرار خواهد گرفت ) -بخش اول